امروز قصد دارم نکاتی از کتاب معجزه ی سحرخیزی که به نظرم جالب بود رو با شما به اشتراک بگذارم:
- انسان همواره دوست دارد پیشرفت کند، با این حال هر روز خود را با شیوه ی تکراری شروع می کند!
وقتی شروع کردم برای اهدافم برنامه ریزی کنم، متوجه شدم با وجود بچه ی کوچک، در طول روز زمان کافی برای کارکردن روی اهدافم ندارم. تنها زمان عالی برایم صبح های زود بود، که من خواب بودم.
از قدیم گفته اند سحرخیز باش تا کامروا شوی.
دیشب به دعوت یکی از دوستان همسرم به باغی در اطراف شهر رفتیم. همه چیز خوب بود. مثل همیشه چای آتیشی خوردیم، گپ زدیم و خندیدیم.
من عاشق نظم هستم. نظم به من آرامش می دهد . با نظم خیالم راحت است که برای همه ی کارهایم زمانی تعیین شده است.
اکثر ما خانم های خانه دار برنامه ریزی برای خودمان را غیرممکن می دانیم. مخصوصا اگر دو سه تا بچه ی قدو نیم هم داشته باشیم.